جدول جو
جدول جو

معنی هم جانبه - جستجوی لغت در جدول جو

هم جانبه
همه سویه
تصویری از هم جانبه
تصویر هم جانبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنچه که از هر جانب و طرف صورت گیرد: مبارزه ای پی گیر و همه جانبه ضد... شروع کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همه جانبه
تصویر همه جانبه
((~. نِ بِ))
آن چه از هر جانب و هر طرف صورت گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دو جانبه
تصویر دو جانبه
دو سوئی، دو طرفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همه جانب
تصویر همه جانب
همه زی همه سوی هرجانب هرطرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک جانبه
تصویر یک جانبه
یکسویه یکطرفه ازیک سو عشق یک جانبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک جانبه
تصویر یک جانبه
Onesided, Unilateral
دیکشنری فارسی به انگلیسی
односторонний
دیکشنری فارسی به روسی
односторонній , односторонній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
একপক্ষীয় , একপাক্ষিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
חד צדדי , חד-צדדי
دیکشنری فارسی به عبری
ทางเดียว , ฝ่ายเดียว
دیکشنری فارسی به تایلندی
أحاديّ الجانب , أحديٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از هم خانه
تصویر هم خانه
کسی که با دیگری در یک خانه زندگانی کند، هم آشیانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم جامه
تصویر هم جامه
کسی که با دیگری در یک بستر بخوابد، هم بستر، هم رختخواب، برای مثال نه بیگانه گر هست فرزند و زن / چو هم جامه گردد شود جامه کن (نظامی۵ - ۸۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
دو یا چند تن که در یک خانه سکونت دارند (نسبت بهم) : کی بود جای ملک در خانه صورت پرست رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش، (سعدی)، شوهر ، زن زوجه، یار رفیق. یا هم خانه (همخانهء) مسیح. آفتاب (زیرا بعقیده قدما آفتاب در آسمان چهارم است که مقر عیسی باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
مجانبه و مجانبت در فارسی دوریازی، نزد یازی از واژگان دو پهلو پهلوی هم واقع شدن، از یکدیگر دور شدن دوری گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار